پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 181732
کليد روحاني همه قفل‌ها را باز نمي‌کند
تاریخ انتشار : 1394/03/19 17:11:27
نمایش : 1231
محمد هاشمي رفسنجاني با تاکيد بر اينکه دولت نبايد از شيوه تحقير مخالفان استفاده کند، گفت: ادبياتي که برخي دولتمردان به‌ کار مي‌برند، ادبياتي سوژه‌ساز است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، روزنامه شرق امروز سه‌شنبه ۹۴/۳/۱۹ گفت‌وگويي با محمد هاشمي انجام داده است که مشروح آن را در ادامه مي‌خوانيد:

‌‌آخرين‌باري که شما در يک برنامه تلويزيوني زنده حضور داشتيد صراحتا از روش صداوسيما در قبال نيروهاي باسابقه نظام، به‌ويژه آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني انتقاد کرديد. حدود سال ٨٦ بود و هم آن برنامه و هم مجري آن، ديگر امکان روي آنتن‌رفتن پيدا نکردند! چرا از آن سال‌ها به اين‌سو به‌تدريج دايره افرادي که امکان حضور در اين رسانه عمومي را دارند محدودتر و فضا عليه منتقدان تشديد شد؟

صداوسيما از سال‌هاي گذشته، طيفي خاص را به اين نوع برنامه‌ها يا برنامه‌هاي متفاوت زنده ديگر دعوت مي‌کرد. اگرچه اين روند اخيرا کمي تعديل شده، اما اصولا افرادي که وابسته به جناح اصولگرا نبودند، در برنامه‌هاي تخصصي و مرتبط با موضوعي که آن شخصيت سياسي غير اصولگرا در آن موضوع صاحب صلاحيت بود نيز به اين رسانه دعوت نمي‌شدند. مخصوصا اگر برنامه «زنده» باشد اين سخت‌گيري‌ها بيشتر هم مي‌شود. اين رسانه، سياست جناحي پررنگ را به گونه‌اي انتخاب کرده که ديگر نيازي به انکار آن هم نيست. حتي شخصيتي مثل آيت‌الله هاشمي رفسنجاني هم جايي در اين رسانه ندارد، مگر آنکه قرار باشد در يک مستند تاريخي، آن هم به شکل گزينشي و جهت‌دار که بار کنايه‌آميز هم دارد، تصويري يا صوتي از ايشان پخش شود.

وقتي ايشان با وجود آن همه سوابقي که پيش از انقلاب و پس از انقلاب در جنگ و سمت‌هاي مختلف مديريتي کشور داشته است و امروز با حکم رهبري، مسئوليت فراقوه‌اي مجمع تشخيص مصلحت نظام را دارد، ممنوع‌البرنامه است و همه‌جا سانسور مي‌شود، تکليف من و ساير فعالان سياسي و استادان دانشگاه که در اين سطوح هستند روشن است. اساسا استراتژي صداوسيما جناحي است، آن هم يک گرايش خاص که حتي در اين رويکرد، شخصيت‌هاي معتدل که وابستگي به جريان خاصي نداشتند يا چهره‌هاي ميانه‌رو اصولگرا که به لحاظ انديشه، اعتدالي هستند نيز جايي ندارند. پس سؤال شما را اين‌طور پاسخ مي‌دهم که اين يک استراتژي است که از نظر رسانه‌اي و حتي از منظر سياسي هم عجيب است. حال چرا سال‌هاست در دستور کار قرار گرفته، بايد از خود مديران اين سازمان پرسيد.

‌‌ از اين رويکرد به‌طور جدي انتقاد مي‌شود و ناکارآمدي آن هم با توجه به اقبال عمومي به چهره‌هاي ملي کشور و فعالان سياسي منتقد، اثبات شده است. پس چرا همچنان بر اين شيوه اصرار مي‌شود؟

وقتي استراتژي‌هاي فارغ از بحث مقبوليت اجتماعي، طراحي مي‌شود، طبيعتا نتيجه آن هم براي طراحان اهميتي ندارد. آنها مي‌گويند ما «وظيفه» داريم چنين کنيم و تعداد بيننده کمتر يا بيشتر باشد، تفاوتي ندارد. به بيان ديگر آنها با قضاوت مردم کاري ندارند، درحالي‌که امام(ره) همواره به خود من و ساير مسئولان مي‌گفت رسانه متعلق به مردم است نه جناح. حتي ايشان از پخش بيش از اندازه سخنان و تصاوير خودشان هم گلايه مي‌کردند و گاهي با عتاب به همه رسانه‌ها، خواستار تغيير اين رويه مي‌شدند. به هر تقدير در مشي صداوسيما در بيش از دو دهه اخير، نوعي القاي مسائل به مردم ديده مي‌شود که البته اين شيوه فقط مختص رسانه تلويزيون نبود بلکه در رسانه‌هاي ديگر نزديک به آن جريان خاص هم همين‌گونه بود.

‌‌اما اين نگراني وجود دارد که بخشي از واقعيت، در اثر همين تبليغات پاک شود.

مسئله‌اي که اتفاق افتاده اين است که با وجود آن همه تحريف، وارونه‌نمايي و حذف تاريخ که صورت گرفت، مردم در جريان انتخابات سال ٩٢ نشان دادند اين نوع کارها اثر مثبت ندارد، بلکه اثر منفي دارد. مردم نظرات خود را دارند و منشأ کسب خبر و آگاهي آنها، رسانه‌هاي عمومي نيست. نه‌تنها از اهميت و جايگاه شخصيت‌هاي مورد توجه مردم کاسته نشده بلکه اضافه هم شده است. شايد يک دليل آن اين بود که آن شخصيت‌ها مظلوم واقع شده‌اند و مردم ايران اين مظلوميت را مي‌بينند. همچنين وقتي کارايي دولت‌هاي دفاع مقدس، سازندگي و اصلاحات را با دولتي که آن همه برايش هزينه شد مقايسه مي‌کنند، به نتايج روشني مي‌رسند. مردم همواره در حال قياس هستند.

تجربه سال ٩٢، خط بطلاني بر سياست‌هايي بود که از سال ٨٣ به اين سو در برخي جريانات سياسي خاص و رسانه‌ها و تريبون‌هاي عمومي اتخاذ شده بود. حتي اگر خود را به متوجه‌نشدن هم بزنند، به‌هرحال همه فهميدند اين سياست‌ها در مردم و انديشه‌هاي مردم تأثير عکس دارد. هدف تندروها اين بود که گروهي و افرادي به فراموشي سپرده شوند و از حافظه جامعه پاک شوند، اما برعکس، نقش آنها پررنگ‌تر شد و محبوب مردم شدند و مردم هم با رأي خودشان گرايش مورد پسند خودشان براي اداره کشور را نشان دادند.

‌‌بسياري از فعالان سياسي در سخنان خود بارها اظهار کرده‌اند انتخابات خرداد ٩٢ باوجود نبود تريبون براي گفت‌وگوي مستقيم با مردم و... نوعي رفراندوم براي انتخاب شيوه عمل دولت بود. چرا جريان مقابل سعي نمي‌کند خود را کارآمد‌تر کند و به‌دنبال شيوه‌هاي جديد براي توسعه باشد. در آن صورت شايد بتواند اقبال مردم را کسب کند.

اتفاقا آنها هم به انتخابات آينده فکر مي‌کنند منتها شيوه تخريبي را برگزيده‌اند. درعين‌حال نشان‌دادن قدرت سياسي به هواداران، مي‌تواند در نهادهاي ديگر مانند مجلس و... هم اتفاق بيفتد. وقتي يک جناح، يکي از اين قوا را از دست داد مايل نيست بقيه را هم از دست بدهد و مي‌خواهد در آنجا حضور کليدي داشته باشد. تصور آنها اين است که با شيوه تخريب و مانند اينها مي‌توانند پيش بروند و تاکتيک آنها، ناکارآمد جلوه‌دادن دولت است.

اين همان جمع‌بندي بود که مردم در انتخابات ٩٢ داشتند و به‌دليل ناکارآمدي دولت دهم، خواهان تغيير در کشور بودند که اين خواسته مردم تجلي يافت. حالا روش جناح اصولگرا بر اين قرار گرفته تا دولت را ناکارآمد نشان دهد يا اين‌طور القا کند که همان سياست‌هاي دولت احمدي‌نژاد در حال پيگيري است يا حتي وضع بدتر شده است. صداوسيما نيز در اين زمينه نقش دارد؛ مسائل بسيار کوچک و حاشيه‌اي را بزرگ‌نمايي مي‌کنند و فشار مي‌آورند تا دولت شيوه خود را تغيير دهد. اگر کسي برنامه‌هاي صداوسيما و مناظره‌هايي را که با حضور دو فرد همفکر! برگزار مي‌شود، رصد کند، درمي‌يابد محور تلاش آنها، اين است که کارآمدي مديريت اجرائي زير سؤال برود.

جالب است که با مجلس و ديگر دستگاه‌ها کاري ندارند و تمرکز روي قوه مجريه است. دليلش اين است که انتخابات مجلس در پيش‌رو است. دولت مورد حمايت اصولگرايان، «زمين سوخته» تحويل داد، پس آنها نمي‌توانند با اشاره به‌کارهاي صورت‌گرفته در آن دولت، از مردم رأي بگيرند. در نتيجه شيوه تخريب دولت روحاني در دستور کار قرار گرفته است. اين خط در همه سخنان، موضع‌گيري‌ها، رفتارها، نطق‌ها، رسانه‌ها و مجموعه‌هاي برخي طيف‌هاي اصولگرا در حال دنبال‌شدن است.

‌‌حتما بخشي از اين مشکل به خود دولت روحاني باز مي‌گردد که نتوانسته دراين‌باره به‌خوبي مسائل را تبيين کند. آيا دولت از تريبون‌هايي که در اختيار دارد براي عبور از اين تنگنا استفاده کرده است؟

دولت نبايد اشتباه کند. حتي اشتباه کوچک در دولت مي‌تواند به سوژه‌اي بزرگ در رسانه‌هاي گسترده جناح مقابل تبديل شود و پيرامون آن بحث و ميزگرد و مقاله و اينها تهيه شود. به نظر من دولت بايد هوشمندانه، بعضي مطالب را که مي‌توان به مردم گفت، انتخاب کند و به‌طور مداوم و هفتگي در هر وزارتخانه يا ارگان و دستگاهي در نشست خبري يا... به مردم منتقل کند.

درعين‌حال هرگز نبايد از شيوه تحقير مخالفان استفاده شود. ادبياتي که برخي دولتمردان به‌کار مي‌برند ادبياتي است که خود سوژه‌ساز است و مي‌تواند به رقيب بهانه بدهد. از همه اينها مهم‌تر، کافي است دولت وعده غيرقابل اجرا ندهد. بله «کليد» وجود دارد، اما همه قفل‌ها که کليد آن دست دولت نيست.

دولت مسئوليت محدودي دارد و نهادهاي ديگر در کشور، مسئول برخي ديگر از امور هستند. اين مسئله بايد به‌طور شفاف به مردم گفته شود که دولت در حوزه‌هايي که اختيار قانوني دارد، عمل مي‌کند. برخي وعده‌هايي که داده مي‌شود، اساسا در حوزه مسئوليت قوه مجريه نيست که وقتي انجام نشود، آثار سوئي براي دولت به‌همراه داشته باشد. درعين‌حال، هرکس هر ايده‌اي دارد بايد بتواند بيان کند و شخصيت او براي خودش محترم است. نبايد به شخصيت اشخاص خدشه وارد شود.

‌‌شما بر واکنش حساب‌شده دولت در مقابل هجمه‌ها، تأکيد ويژه‌اي داريد. چرا اين‌قدر اين مسئله مهم است؟

براي ما که تا حدي رسانه را مي‌شناسيم و کار سياسي هم کرده‌ايم، برخي حرکت‌هايي که اين روزها مي‌بينيم، پيام خاصي دارد. در روانکاوي يا روان‌شناسي سياسي، رقيب هميشه سعي مي‌کند طرف مقابل خود را عصباني کند و نشان دهد، دولت روحاني از نزاکت سياسي خارج شده است. دولت بايد منتظر اين مسائل باشد که آنها هرچه به انتخابات مجلس و زمان درنظرگرفته‌شده براي تفاهم روي برنامه جامع اقدام مشترک در مذاکرات هسته‌اي نزديک‌تر شويم، بيشتر سعي مي‌کنند مسئولان اجرائي را عصباني کنند. بايد با تحمل و سعه صدر، اين اتهامات براي مردم توضيح داده شود؛ تأثير رواني‌اي که بر جامعه مي‌گذارد، بسيار مؤثر است. مثلا آتش‌سوزي در جنگل‌ها در همه دنيا اتفاق مي‌افتد، اما تلويزيون و برخي رسانه‌ها به‌گونه‌اي اين مسئله را پوشش مي‌دهند، گويي همه‌چيز تقصير دولت است.

‌‌برخي شخصيت‌ها، مثل آيت‌الله هاشمي از موضع‌گيري‌هاي خاصي در ديدار با گروه‌ها، احزاب، صنوف و... ، براي رساندن ديدگاه‌هاي خود به مردم استفاده مي‌کند، اما اين امکان براي همه فراهم نيست. به‌هرحال، ايشان رئيس مجمع هستند، فضا در اختيار دارند و... . بقيه شخصيت‌ها از چه راهي مي‌توانند با مردم در ارتباط باشند؟
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html